کاش که با هم باشیم
| ||
آنچه در بخش اوّل عرایضم میخواهم کوتاه عرض بکنم براى شما عزیزان بسیجى و جوانان عزیز، این است که یکى از عوامل مولّد این روحیّه و این صبر در زینب کبرى (سلام الله علیها) و در دیگر اولیاءاللّهى که اینجور حرکت کردند، صدق است؛ صادقانه با پیمان خداى متعال برخورد کردن، دل را صادقانه به راه خدا سپردن؛ این خیلى مهم است. از من و شما هم سؤال میکنند دربارهى وعده و عهدى که با خدا کردیم؛ ما با خدا معاهده داریم. حالا در این آیهى شریفه - مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدوا الله عَلَیهِ - این عهدى که میگوید مؤمنین با خدا بستهاند و بعضى از مؤمنین به این عهد بهنیکى وفا کردند و پاى این عهدشان ثابتقدم ماندند، همان است که چند آیه قبل در همین سورهى مبارکه میفرماید که «و لَقَد کانوا عهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ لا یُوَلّونَ الاَدبار»؛(7) همهى ما به این نکات باید توجّه کنیم. با خداى متعال عهد کرده بودند که از مقابل دشمن فرار نکنند، به دشمن پشت نکنند. رها کردن مواضع و عقبنشینىِ منهزمانه در مواجههى با دشمن، از جملهى چیزهایى است که قرآن تأکید میکند که نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامى و در جنگ سیاسى و در جنگ اقتصادى، در هر جایى که صحنهى زورآزمایى است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید ارادهى شما بر ارادهى دشمن غالب بشود؛ و میشود و این ممکن است. در عرصهى هرگونه جهاد و کارزارى، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.
ما تعبیر "نرمش قهرمانانه" را به کار بردیم؛ یک عدّهاى آن را به معنى دست برداشتن از آرمانها و هدفهاى نظام اسلامى معنا کردند؛ بعضى از دشمنان هم همین را مستمسکى قرار دادند براى اینکه نظام اسلامى را به عقبنشینى از اصول خودش متّهم کنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمى است. نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوههاى متنوّع استفاده کند براى رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛(8) هرگونه حرکتى - چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب - مثل میدان رزم نظامى، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد.
خب، اینکه ما میگوییم میخواهیم حرکت کنیم، پیش برویم، آیا به معناى جنگطلبى نظام اسلامى است؟ آیا به معناى این است که نظام اسلامى قصد دارد با همهى ملّتها، با همهى کشورهاى عالم چالش داشته باشد؟ که گاهى شنیده میشود دشمنان ملّت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگِ هار منطقه در رژیم صهیونیستى، چانه میجنبانند که ایران تهدید همهى جهان است؛ نه، این سخنِ دشمن و درست نقطهى مقابل مشى اسلامى است. تهدیدِ همهى جهان، آن نیروهاى شرّ و شرّآفرینى هستند که جز شرارت از خودشان نشان ندادهاند؛ از جمله همین رژیم جعلى اسرائیل و بعضى از پشتیبانان او. نظام اسلامى درسى که از قرآن گرفته است، درسى که از پیامبر اسلام گرفته است، درسى که از امیرالمؤمنین گرفته است، درس دیگرى است: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسنِ؛(9) عدالت، احسان، نیکى کردن. امیرالمؤمنین فرمود به همه نیکى کنید، چون «اِمّا اَخٌ لَکَ فى دینِک اَو شَبیهٌ لَکَ فى خَلقِک»،(10) یا برادر اسلامى تو است، یا به هر حال انسان است؛ منطق اسلام این است. ما میخواهیم به همهى انسانها خدمت کنیم، محبّت کنیم؛ ما میخواهیم با همهى انسانها، با همهى ملّتها، روابط دوستانه و محبّتآمیز داشته باشیم؛ ما حتّى با ملّت آمریکا هم - با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینهورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهورى اسلامى است - هیچ دشمنى نداریم؛ آنها هم مثل بقیّهى ملّتهایند. آنچه نقطهى مقابل نظام اسلامى است، استکبار است. جهتگیرى خصومتهاى نظام اسلامى، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه میکنیم.
استکبار یک واژهى قرآنى است که در قرآن دربارهى امثال فرعون و گروههاى بدخواه و معارض حقّ و حقیقت بهکار رفته است. استکبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد. استخوانبندى استکبار در همهى دورهها یکى است؛ البتّه شیوهها و خصوصیّات و روشها در هر زمانى تفاوت میکند. امروز هم نظام استکبارى وجود دارد؛ رأس استکبار هم در دنیا، دولت ایالات متّحدهى آمریکا است.
یکى از ویژگىهاى نظام استکبارى، خودبرتربینى است. خصوصیّت و شاخص دیگر براى استکبار حقناپذیرى است؛ نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حقناپذیرِ مطلق. یکى از شاخصهاى دیگر استعمار و استکبار این است که جنایت را نسبت به ملّتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهمّیّت نمیدهند. یکى از خصوصیّات استکبار که باز یکى [دیگر] از شاخصها است، فریبگرى و رفتار منافقانه است؛ نظام اسلامى با استکبار با این خصوصیّات طرف است؛ نظام اسلامى با ملّتها طرف نیست، با مردم طرف نیست، با انسانها طرف نیست، نظام اسلامى با استکبار طرف است.
مقابلهى امروز نظام اسلامى با استکبار از چه رو است؟ چون استکبار با این خصوصیّاتى که گفتیم، قادر نیست نظام اسلامىاى مثل نظام جمهورى اسلامى ایران را تحمّل کند. چون نظام جمهورى اسلامى اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران بهوجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوى شد، منطق استکبار را به چالش کشید. [استکبار] نمیتواند تحمّل کند، مگر وقتى که مأیوس بشود. ملّت ایران، جوانان ایران، فعّالان ایران، کسانىکه به هر دلیلى ولو به دلیلى غیراسلامى به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کارى کنند که این یأس در دشمن بهوجود بیاید؛ دشمن را باید مایوس کرد.
آنچه بنده توصیه میکنم این است که توانایىهاى مجموعهى بسیج را باید بالا برد؛ الزاماتى وجود دارد: الزامات اخلاقى، الزامات رفتارى، الزامات عملى. الزامات اخلاقى، یعنى ما در درون خودمان اخلاقیات نیکوی اسلامی را پرورش بدهیم؛ از جملهى این اخلاقیّات صبر است، از جملهى این اخلاقیّات گذشت است، از جملهى این اخلاقیّات حلم و ظرفیّت داشتن و جنبه داشتن است، از جملهى این اخلاقیّات تواضع است؛ این خصوصیّات را در درون خودمان تقویت کنیم. الزامات رفتارى هم این است که همین خلقیّات نیکو را در عمل با مردم، در عمل با محیط، در تعامل با جامعه و انسانها به کار ببریم. امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) به اصحابش میفرمود: جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را میبیند، بگوید اینها یاران امام صادقند،(13) رحمت خدا بر امام صادق، مایهى تحسین براى ما بشوید. رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوانها، شما عناصر پاک، شما دلهاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم - که خیلىهایشان همانطور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجىاند - باید جورى باشد که بگویند اینها پرورشیافتگان نظام اسلامىاند؛ مایهى جلب محبّت، مایهى جلب احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى.
این الزامات عملى، الزامات جهادى، الزامات اجتماعى، کارهایى است که بایستى انجام بگیرد؛ یعنى تقویت خصال نیک در خود، برخورد مهربان و خدوم و تحسین برانگیز با محیط، عمل جدّى در همهى جبههها - هم در جبههى علم، هم در جبههى فعّالیّتها و خدمات مردمى، هم در جبههى کار، هم در جبههى سیاست، هم در جبههى تولید - در هر جا که حضور دارید، کار جدّى و بدون احساس خستگى و با پرهیز از تنبلى؛ کار کنیم. این مجموعهى عظیم - که دهها هزار فرماندهى آنها امروز در اینجا جمع هستند - میتواند کشور را به معناى واقعى کلمه، در همهى جهات مثبت حرکت بدهد، مایهى استقرار و ثبات باشد، مایهى ابّهت نظام باشد که بحمدالله هست، امروز بسیج مایهى ابّهت نظام است، مایهى افتخار نظام است.
یک جمله به شما جوانهاى عزیز عرض میکنم. جوانها! بدانید، بدون هیچگونه تردیدى آیندهى روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهى خواهید توانست الگو و نمونهى کاملِ تمدن نوین اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ براى اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستى دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگىِ روحى را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام] خدمات اجتماعى و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتى است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجىِ من انشاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.
پینوشت 1: این عکس ها برای دهه ی پنجاه و شصت نیست . این ها که در عکس مشت هایشان را گره کرده اند و با دیدن رهبرشان به گریه افتاده اند جوانان نسل سوم و چهارم این انقلابند . جوانان سال 1392/جمهوری اسلامی ایران ... پینوشت2: لطفا اگر حتی به ولایت فقیه و سیاست های جمهوری اسلامی ایران اعتقادی ندارید این حرف ها را بخوانید. به نظرم اگر شما واقعا مخالف هستید باید حرف های مخالفتان را خوب بشنوید و تحلیل کنید ... پس لطفا این حرف ها را بخوانید ... حتی شده برای انتقاد ... پینوشت3: از فردا جور دیگری باید زندگی کرد ... اگر کسی به معنای واقعی بسیجی باشد .. پینوشت4: چشم منو امر ولی، جان من وسید علی ... پینوشت5: خدا آقایمان را برایمان نگاه دارد ...
یا صاحبنا و حبیبنا ... [ پنج شنبه 92/8/30 ] [ 1:9 صبح ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |