کاش که با هم باشیم
| ||
این روز ها زیاد آه می کشم و زیاد از ته دل می گویم هی ی ی ی ی ی ی. این روز ها زیاد این جملات را با خودم تکرار می کنم. هی ی ی ی ی ی ی ی ی ی خدا. هی ی ی ی یی ی ی ی روزگار. هی ی ی ی ی ی پروردگار هی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی. ولی انگار بلا فاصله . . . . دقیقا بلافاصله انگار دود می شود و می رود هوا . . . . نمی دانم این آه ها کجا می رود چه کسی شنونده ی آن هاست. آه هایم انگار جذب هوا می شوند. یا می شکنند و خرد و می شوند و زمین می ریزند. اگر زمین می ریزند چه کسی است که آه هایم را از زمین جمع کند . بعد با دقت بنشیند و آه هایم را به هم بچسباند.؟ کیست ترمیم کننده ی آه های من ؟ دیگر از آه کشیدن ها پشت سر هم و تکراری درمانده شده ام .
خلاصه ی کلام من هر روز در این فکرم که از تولد تا مرگ آه هایم . چه می گذرد که این طور دلم را می سوزاند و باعث می شود بی اجازه گونه هایم خیس شوند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا زینب
[ پنج شنبه 89/7/1 ] [ 6:21 عصر ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |