کاش که با هم باشیم
| ||
پیشانی ام را بر پیشانی خاکی ات می گذارم. حالا شاید شبیه قطعه ی گلی شده است. لبانم را نزدیکت می آورم و می بوسمت. اشک هایم بی اجازه خیست می کنند. تو فقط مرا نگاه می کنی. تنها جمله ای که به ذهم می رسد این است:
خدایا غلط کردم.
[ چهارشنبه 89/7/21 ] [ 4:49 عصر ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |